,,

عکسی از مجموعه‌ی «جنگ» اثر گوهر دشتی

دریغ از جنازه‌ای

دریغ از جنازه‌ای

ما رعیتی هستیم پشت کوه که از هر هواپیما انتظار بمب داریم

از تو
دریغ از جنازه‌ای
از من
دریغ از سواری با تفنگی روغن‌کاری شده
نه خانی می‌آید نه خانی می‌رود
ما رعیتی هستیم
پشت کوه
که از هر هواپیما
انتظار بمب داریم
و به هر پرنده بد بینیم
ارتشی پیاده‌نظام و تشنه‌ایم
اگر مرز میانمان نبود
برای جنگ که نه
دست کم برای کشته شدن
پناهنده می‌شدیم
کاری از دستم برنمی‌‍آید
جنگ را طوری تقسیم کرده‌اند
که به هرکدام‌مان
یک پای مصنوعی برسد
کشته مُرده‌های هم هستیم
اما نه از تو تابوتی
نه از من سنگری
ما جای خالی هم را پر نمی‌کنیم

نظرات کاربران